نام گواتمالا از واژه «کوآئوهتِمالان» گرفته شده که در زبان سرخپوستان ناهوآتل به معنای «مکان پردرخت» است. مردم کنونی گواتمالا را باید از نوادگان مایاها دانست و مایاها در قرنهای چهارم و پنجم میلادی تمدنی عظیم داشتند اما این تمدن و امپراتوری شهری در قرن نهم از پا درآمد در 1523 آلوارادو کاشف اسپانیائی این سرزمین را کشف و در نابودی و قتل عام سرخپوستان خونریزی فراوان کرد و سرزمین گواتمالا را از چنگ صاحبان سرخپوستش خارج و آنرا ضمیمه امپراتوری اسپانیا نمود.
این کشور از سال 1524 تحت حکومت اسپانیاییها قرار داشت و مرکز اداری مستعمرات اسپانیا در آمریکای مرکزی بود. در سال 1821 اعلام استقلال کرد ولی این کشور از 1821 تا 1822 بخشی از مکزیک و از 1823 تا 1839 بخشی از اتحادیهای بنام اتحادیه ایالات آمریکای مرکزی بود. در 1839 این اتحادیه نیز بهم خورد و گواتمال اسرانجام در آن سال به جمهوری تبدیل گردید. سرنوشت گواتمالا ازین تاریخ تا 1844 کلا در دست نظامیان بود.
در 1871 نظامیان اعمال نفوذ کلیسا را در کارهای کشور از میان بردند. در 1931 به فرمان معاون رئیس جمهور وقت گواتمالا دماتینز حدود بیست هزار نفر از سرخپوستان قتل عام شدند. دون خوزه اوپیکو در 1934 حکومت جابرانه دیکتاتوری خود را آغاز نمود اما در 24 ژوئن 1944 بر اثر فشار نظامیان حکومت را به یک شورای سه نفره داد این شورا نیز در بیستم اکتبر سرنگون گردید. در انتخابات 1944 خوان خوزه آره والو با بیش از 84 درصد آراء بریاست جمهوری رسید. این رئیس جمهور طی 6 سال حکومت با 28 کودتا روبرو شد. والو اصلاحاتی چند از جمله: قانون اصلاحات ارضی را بمرحله اجرا درآورد.
در 1950 سرهنگ جاکوبو آربنز به ریاست جمهوری رسید کشور را که بر اثر نظام فئودالی و جدا کردن سرخپوستان از جامعه دستخوش نابسامانی شده بود تا حدی از آشفتگی اقتصادی نجات داد. اصلاحات مورد لزوم گواتمالا چندان مورد پسند ایالات متحده نبود و آنرا خطری برای خود و نفوذ کمونیستها درین سرزمین میپنداشت. در ماه مه 1953 بموجب قانونی که از تصویب کنگره گواتمالا گذشت مالکیت کشتزارهایی که در آن نیشکر کشت نمیشد سلب و میان دهقانان بیزمین تقسیم و زمین در گرو دولت فرار گرفت. دیری نگذشت که زمین هائی که متعلق به چند شرکت آمریکائی بود مشمول سلب قانون مالکیت گشت و ایالات متحده ازین اقدامات در خشم و منتظر انجام کودتائی شد و عدهای از نظامیان تبعیدی گواتمالائی که در هندوراس دوره آموزشی حمله میدیدند در 1954 به گواتمالا حمله و حکومت قانونی را سرنگون کردند. و سرهنگ کارلوس کاستیلو آرماس قدرت را در دست گرفت.
در 23 ژوئن 1957 آرماس در کاخ ریاست جمهوری کشته و به جایش رئیس مجلس خولیوس گونزالس مأمور اداره کشور گردید. در 1958 با انجام یک انتخابات ایدیگوراس فوئنتس بریاست جمهوری انتخاب گشت. در 1962 شورشها و اعتصاباتی در کشور پدید آمد و چون انتخابات ریاست جمهوری در 1963 در موعد مقرر صورت نگرفت نظامیان فوئنتس را بر کنار کردند در 1964 کودتائی نظامی انجام شد. در 1965 قانون اساسی جدید برای اجرا اعلام گردید. در 1966 خولیوس سزار مندس مونتنگرو در انتخابات بریاست جمهور برگزیده شد. در 1974 ژنرال لائوگرود بمقام ریاست جمهوری دست یافت. در 1978 ژنرال رمئولوکاس گارسیا مقام ریاست جمهوری را بدست آورد. و با دیکتاتوری وحشتناکی بحکومت خود ادامه داد در انتخابات مارس 1982 ژنرال «هانیبال گوائوارا» بریاست جمهوری و بقیه نامزدها بازداشت شدند و در همین ماه بود که کودتای نظامی برهبری ژنرال مونته گوائورا را سرنگون و خود صاحب اختیار کشور گشت. مجلس را منحل قانون اساسی را معلق کرد.
در طی حدود 30 سال، جناح چپ سرکوب شد و این امر منجر به ظهور ارتشهای چریکی گردید. هزاران نفر از مخالفان کشته و یا ناپدید شدند. افراین ریوس مونت که در سال 1982 طی کودتایی در گواتمالا به قدرت رسید، به کشتار جمعی افراد قبیل? «مایا» در این کشور دست زد. بیش از 1700 مورد قتل، اقدام به تجاوز جنسی و جرائم دیگر از جمله موارد اتهام طرح شده علیه او هستند. در 1986 حکومت غیر نظامی بار دیگر برقرار شد، ولی پس از ناآرامی فزاینده، در 1993 نظامیان قدرت را در دست گرفتند.
رهبران سیاسی گواتمالا اذعان داشتند که ارتش گواتمالا طراح و پاسدار اصلی پروژه دموکراتیک شدن در این کشور بود. نظامیان ارشد گواتمالا نه تنها با رغبت از قدرت گذشتند بلکه دو بار هم در سالهای 1988 و 1989 در برابر کودتای نیروهای ضد دموکراسی در این کشور ایستادگی کردند.
[ ]
+ نوشته شده در ساعت 11:59 صبح توسط Mirzaali